منوال به فارسی | دیکشنری عربی
منوال
-
کارگاه بافندگی , دستگاه بافندگی , نساجی , جولا یی , متلا طم شدن (دریا) , ازخلا ل ابریا مه پدیدارشدن , ازدور نمودار شدن , بزرگ جلوه کردن , رفعت , بلندی , جلوه گری از دور , پدیدارازخلا ل ابرها
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.