مقطوع به فارسی | دیکشنری عربی

مقطوع
  • بدون وسایل ارتباط , در حبس مجرد

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر