مقدمة عربة المدفع به فارسی | دیکشنری عربی

مقدمة عربة المدفع
  • خمیده , سربزیر , مطیع , تاشو , خم شو , نرم , خم کردن , تاکردن , خمیده کردن , تمرین نرمش کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر