مقتصد به فارسی | دیکشنری عربی

مقتصد
  • صرفه جو , مقتصد , با صرفه , اندک , میانه رو , ساده , خانه دار

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر