لمحة به فارسی دیکشنری عربی
لمحة
-
برانداز , برانداز کردن , نگاه , نگاه مختصر , نظراجمالی , مرور , نگاه مختصرکردن , نظر اجمالی کردن , اشاره کردن ورد شدن برق زدن , خراشیدن , به یک نظر دیدن , نگاه کم , نگاه انی , نظر اجمالی , نگاه سریع , اجمالا دیدن , بیک نظر دیدن , اتفاقا دیدن , نگاه زیر چشمی , نگاه دزدکی , طلوع , ظهور , نیش افتاب , روزنه , روشنایی کم , جیک جیک , جیرجیرکردن , جیک زدن , باچشم نیم باز نگاه کردن , از سوراخ نگاه کردن , طلوع کردن , جوانه زدن , اشکار شدن , کمی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.
آخرین مطالب وبلاگ

![معنی و تعبیر شکل زن باردار [حامله] در فال قهوه چیست ؟](https://www.jadvalyab.ir/blog/wp-content/uploads/2022/05/7-similar-to-the-image.jpg)

