فطری به فارسی | دیکشنری عربی

فطری
  • قارچی , اسفنجی , درون زاد , ذاتی , فطری , جبلی , مادرزاد , طبیعی , لا ینفک , اصلی , داخلی , درونی , چسبنده , غریزی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر