صوف به فارسی | دیکشنری عربی

صوف
  • پشم گوسفند وجانوران دیگر , پارچه خوابدار , خواب پارچه , پشم چیدن از , چاپیدن , گوش بریدن , سروکیسه کردن , پشم , جامه پشمی , نخ پشم , کرک , مو

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر