سم به فارسی دیکشنری عربی
سم
-
شوکران , شوکران کبیر , زهر , سم , شرنگ , زهرالود , سمی , مسموم کردن , زهرابه , ترکیب زهردار , داروی سمی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.