سجن به فارسی | دیکشنری عربی

سجن
  • زندان , محبس , حبس , زندانی شدن , حبس بودن , حبس کردن , وابسته به زندان , زندان کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر