زوج به فارسی | دیکشنری عربی

زوج
  • جفت , جفت کردن , جفت شدن , وصل کردن , شوهر , شوی , کشاورز , گیاه پرطاقت , نر , شخم زدن , کاشتن , باغبانی کردن , شوهردادن , زن یا شوهر , همسر , زوج , زوجه , همسر کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر