رتوش به فارسی | دیکشنری عربی

رتوش
  • چین , حاشیه چین دار , زواید , تزءینات , پیرایه , چیز بیخود یا غیر ضروری , افراط , لذت , تجمل , لرزیدن (از سرما) , حاشیه دوختن بر , ریشه دار کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر