رتب به فارسی | دیکشنری عربی

رتب
  • مرتب کردن , ترتیب دادن , اراستن , چیدن , قرار گذاشتن , سازمند کردن , مستعد کردن , ترتیب کارها را معین کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر