دخل به فارسی | دیکشنری عربی

دخل
  • درامد , عایدی , دخل , ریزش , ظهور , جریان , ورودیه , جدیدالورود , مهاجر , واردشونده , منافع , بازده , سود سهام

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر