حوض به فارسی | دیکشنری عربی

حوض
  • لگن , تشتک , حوزه رودخانه , ابگیر , دستشویی , لگن خاصره , حفره لگن خاصره , لگنچه کلیوی , بند سیل گیر , سد , دریچه تخلیه , انبار , بندگذاشتن , از بندیا دریچه جاری شدن , خیس کردن , سنگ شویی کردن , خم , خمره , در خمره نهادن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر