حظ به فارسی | دیکشنری عربی

حظ
  • قلا ب لنگر , زمین گیر , انتهای دم نهنگ , یکنوع ماهی پهن , دارای دو انتهای نوک تیز , اصابت اتفاق , اتفاق , طالع , شانس , بخت , اقبال , خوشبختی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر