توقع به فارسی | دیکشنری عربی

توقع
  • پیش بینی , انتظار , سبقت , وقوع قبل از موعد مقرر , پیشدستی , امید , توقع , احتمال , حاملگی , بارداری , چشم داشت , پیش بینی کردن

  • پیش بینی کردن , انتظار داشتن , پیشدستی کردن , جلوانداختن , پیش گرفتن بر , سبقت جستن بر , چشم داشتن , منتظر بودن , حامله بودن , پیشگویی کردن , قبلا پیش بینی کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر