ابله به فارسی دیکشنری عربی
ابله
-
ارام , فروتن , احمق , سبک مغز , بی کله , کند ذهن , خرفت , ابله
کله خر , احمقانه رفتار کردن , سفیه , خرف , ساده
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.