ریزبین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ریزبین. (نف مرکب) که موجودات ریز را ببیند. || (اِ مرکب) میکروسکوپ. (یادداشت مؤلف) (فرهنگ فارسی معین). خردبین. (فرهنگ رازی).
فرهنگ معین
(اِ.) میکروسکوپ.
فرهنگ عمید
[مجاز] ریزبیننده، دارای دقت زیاد،
(اسم) میکروسکوپ،
حل جدول
میکروسکوپ
فرهنگ فارسی هوشیار
میکروسکوپ، خردبین
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.