معنی روبیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

روبیدن. [دَ] (مص) جاروب دادن. (آنندراج). جاروب کردن و از گرد و غبار پاک ساختن. روفتن. (ناظم الاطباء). رُفتن. و رجوع به روفتن شود.

فرهنگ معین

(دَ) (مص م.) جاروب کردن.

فرهنگ عمید

رُفتن

حل جدول

جارو کردن، رفتن

روفتن

مترادف و متضاد زبان فارسی

جارو کردن، رفتن، روفتن

فرهنگ فارسی هوشیار

جاروب کردن و از گرد و غبار پاک ساختن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر