رمیار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
رمیار. [رَم ْ] (ص مرکب، اِ مرکب) شبان. گله بان. (برهان). رامیار. رمه بان. (آنندراج). رمه یار:
منم رمیار پایت آرمیده
که سازم خاک پایت کحل دیده.
نزاری (از آنندراج).
فرهنگ عمید
چوپان: منم رمیار بابت ای رمیده / که سازم خاک پایت نور دیده (انوری: مجمعالفرس: رمیار)،
حل جدول
چوپان
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) گوسفند چران چوپان.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.