معنی توصیه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

سفارش کردن، اندرز دادن. [خوانش: (تُ یِ) [ع. توصیه] (مص م.)]

فرهنگ عمید

اندرز دادن،
سفارش‌ کردن،
[قدیمی] وصیت‌ کردن،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

سپارش، پیشنهاد، رهنمود، سفارش

کلمات بیگانه به فارسی

پیشنهاد - رهنمود

مترادف و متضاد زبان فارسی

اندرز، پیشنهاد، سفارش، نصیحت، وصیت، وعظ، سفارش کردن، اندرز دادن، نصیحت کردن، وصیت کردن

فرهنگ فارسی هوشیار

اندرز کردن و فرمودن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر