معنی موات در فرهنگ عمید

موات

موات

  • (حقوق، فقه) ویژگی زمین خشک، بایر، و ویران که مالک نداشته باشد،

    [قدیمی] بی‌جان، مرده،

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی موات در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • موات (فرهنگ معین): بی جان، مرده، زمینی که در آن کشت نشده باشد. [خوانش: (مَ) [ع.] (ص.)]
  • موات (لغت نامه دهخدا): موات. [م َ] (ع مص) موت. (ناظم الاطباء). بمردن. (تاج المصادر بیهقی). رجوع به موت شود.
  • موات (حل جدول): زمین خشک و بایر
  • موات (مترادف و متضاد زبان فارسی): بایر، بی‌کشت، لم‌یزرع، بی‌جان، مرده
  • موات (فرهنگ فارسی هوشیار): آنجه جان ندارد، مردگان
  • موات (فرهنگ فارسی آزاد): مَوات، غیر از معانی مصدری، زمین بایر و غیر مسکونی، مرده و بی حیات،