معنی قلاده در فرهنگ عمید

قلاده

قلاده

  • گردن‌بند و گلوبند سگ و برخی جانوران دیگر،

    واحد شمارش برخی جانوران: دو قلاده یوزپلنگ،

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی قلاده در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • قلاده (فرهنگ معین): گردن بند، زنجیری که بر گردن حیوانات یا مجرمین می بندند، واحدی برای شمارش گربه س انان. [خوانش: (قَ دَ یا دِ) [ع. قلاده] (اِ.)]
  • قلاده‌ (فارسی به انگلیسی): Choke Collar, Collar, Dog Collar, Leash
  • قلاده (حل جدول): مَرس
  • قلاده (مترادف و متضاد زبان فارسی): طوق، گردن‌بند، یوغ، تا، عدد
  • قلاده (فرهنگ فارسی هوشیار): قلاده ک در فارسی: گردنبند (اسم) آنچه بگردن آویزند گردن بند گلو بند جمع: قلائد (قالاید) : و از آن عقدی ترتیب افتاد که قلاده جید دولت نظام الملکی. . . تواند بود. گردنبند