معنی سته در فرهنگ عمید

سته

سته

  • انگور،

    میوه و خوراکی که شب بر آن گذشته و شب‌مانده شده باشد،

  • ستیز

  • میوه‌ای که پوستۀ نازک و میان آب‌دار و یک یا چند هستۀ کوچک دارد، مانند انگور و هلو،

  • شش،

  • ستوه

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی سته در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • سته (فرهنگ معین): (س تُ) (ص.) ستوه، خسته، درمانده.
  • سته‌ (فارسی به انگلیسی): Berry, Haw
  • سته (لغت نامه دهخدا): سته. [س َت ْ ت َ / ت ِ / س َ ت َ / ت ِ] (اِ) انگور و به عربی عنب گویند. (برهان) (جهانگیری). مأخذ این لغت سه دانه انگور است که در میان انگور است. (آنندراج):
    گر چو سته دلش بیفشارند
    قطره ای جود از آن برون نارند.
    عسجدی (از آنندراج).
    || میوه ای است که میان بر آن دارای مواد غذایی بسیار ولی درون بر ...ادامه مطلب...
  • سته (فارسی به عربی): توه
  • سته (حل جدول): عناد
  • سته (فرهنگ فارسی هوشیار): لجاج، ستیزه