معنی داور در فرهنگ عمید

داور

داور

  • کسی که برای قطع و فصل مرافعۀ دو یا چند تن انتخاب شود،

    قاضی،

    (ورزش) کسی که بر اجرای درست قوانین بازی نظارت دارد،

    کسی که میان نیک و بد حکم کند،

    حاکم،

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی داور در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • داور (فرهنگ معین): (وَ) [په.] (ص.) قاضی، حکم.
  • داور (فارسی به انگلیسی): Arbiter, Arbitrator
  • داور (لغت نامه دهخدا): داور. [وَ] (ص، اِ) دادور. در اصل این کلمه دادور بود به معنی صاحب داد پس بجهت تخفیف دال ثانی را حذف کردند. (غیاث اللغات). در اصل دادور بود چون نامور و هنرور و سخنور. بهمان معنی عادل است و در اصل دادور بوده است یک دال را حذف کرده اندچه در فرس مخفف محذوف بتکلم آسان تر و بفصاحت نزدیکترست. مخفف دادورست. (از آنندراج). || (اِ ...ادامه مطلب...
  • داور (فارسی به عربی): حکم، محکم، محلف
  • داور‬ (فارسی به ترکی): hakem, jüri
  • داور (حل جدول): حکم
  • داور (مترادف و متضاد زبان فارسی): حاکم، حکم، قاضی، میانجی، هیربد
  • داور (فرهنگ فارسی هوشیار): قاضی، حاکم، دادرس در اصل این کلمه دادور بود بمعنی صاحبداد، پس بجهت تخفیف دال تانی را حذف کردند
  • داور (فارسی به ایتالیایی): arbitro