معنی اسطوره در فرهنگ عمید

اسطوره

اسطوره

  • قصه‌ها و حکایت‌های بازمانده از دوران باستان دربارۀ خدایان، قهرمانان، و به ‌وجود آمدن اشیا و حوادث،

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی اسطوره در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • اسطوره (فرهنگ معین): افسانه، قصه، سخن بیهوده و پریشان، جمع اساطیر. [خوانش: (اُ طُ رِ) [ع.] (اِ.)]
  • اسطوره‌ (فارسی به انگلیسی): Fable, Myth
  • اسطوره (لغت نامه دهخدا): اسطوره. [اُ رَ] (ع اِ) اسطور. اسطاره. سخن پریشان و بیهوده. سخن باطل. (غیاث). || افسانه. (مهذب الاسماء) (غیاث). ج، اساطیر:
    قفل اسطوره ٔ ارسطو را
    بر در احسن الملل منهید.
    خاقانی.
  • اسطوره (فارسی به عربی): اسطوره
  • اسطوره‬ (فارسی به ترکی): efsane
  • اسطوره (فرهنگ واژه‌های فارسی سره): افسانه، داستان، استوره
  • اسطوره (کلمات بیگانه به فارسی): افسانه
  • اسطوره (حل جدول): افسانه، داستان
  • اسطوره (مترادف و متضاد زبان فارسی): افسانه، داستان، قصه،
    (متضاد) تاریخ
  • اسطوره (فرهنگ فارسی هوشیار): قصه وحکایت
  • اسطوره (فرهنگ فارسی آزاد): اُسْطُورَه، افسانه، قصه، سخن پریشان (جمع: اَساطِیر)،
  • اسطوره (فارسی به ایتالیایی): mito