معنی ارزان در فرهنگ عمید

ارزان

ارزان

  • ویژگی آنچه قیمتش از نرخ روز کمتر باشد، کم‌بها: نرخ متاعی که فراوان بُوَد / گر به مثل جان بُوَد ارزان بُوَد (جامی۳: ۵۰۰)،

    [قدیمی، مجاز] بی‌ارزش، بی‌مقدار،

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی ارزان در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • ارزان (فرهنگ معین): کم بها، سزاوار، شایسته، پست، بی مایه. [خوانش: (اَ) (ص.)]
  • ارزان‌ (فارسی به انگلیسی): Cheap, Dirt-Cheap, Competitive, Cut-Rate, Economy, Inexpensive, Popular
  • ارزان (لغت نامه دهخدا): ارزان. [اَ] (نف / ص) آنچه ارزنده باشد ببهای وقت. (رشیدی). چیزی که به قیمتش می ارزد. ارزش دار. که ارزد. || کم بها. رخیص. مقابل گران. (مؤید الفضلاء). مقابل ِ غالی و ثمین:
    گر ارزان بدی مرغ، با این سوار
    نبودی مرا تیره شب کارزار.
    فردوسی.
    گرچه ارزان بهاتر بفروشند باری چیزی بمن رسد و خیر خیر غارت نشو ...ادامه مطلب...
  • ارزان (فارسی به عربی): رخیص
  • ارزان‬ (فارسی به ترکی): ucuz
  • ارزان (حل جدول): کم بها
  • ارزان (مترادف و متضاد زبان فارسی): رخیص، کم‌ارزش، کم‌بها، کم‌قیمت، مفت، مناسب، نازل،
    (متضاد) گران
  • ارزان (فرهنگ فارسی هوشیار): کم بها
  • ارزان (فارسی به آلمانی): Billig, Gemein