خلاصه داستان قسمت ۲۸ سریال ترکی داستان یک شب + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۲۸ سریال ترکی داستان یک شب می باشید همراه ما باشید. سریال ترکی داستان یک شب یکی از مجموعه‌های تلویزیونی ترکی است که بخاطر بازیگران خود بسیار مورد توجه قرار گرفت. سریال ترکی داستان یک شب (Bir Gece Masalı) به کارگردانی امره کاباکوشاک (Emre Kabakuşak) و نویسندگی سلدا آکین (Selda Akin)، ادا تزجان (Eda Tezcan) و جیهان چالیسکانتورک (Cihan Çaliskantürk) در سال ۲۰۲۴ ساخته شد. بوراک دنیز و سو بورجو یازجی کوشکون بازیگران اصلی این اثر هستند.

قسمت ۲۸ سریال ترکی داستان یک شب

قسمت ۲۸ سریال ترکی داستان یک شب

کورشاد با مادر و دخترش میره سمت خونه سلیم. جابر رفته اونجا و سیلا ازش میپرسه حال پدرم چطوره؟ او بهش میگه که پدرت مرده سیلا شوکه میشه و گریه میکنه. کورشاد اینا به اونجا میرسن که سلیم شروع میکنه به رقصیدن که اونا با تعجب بهش نگاه میکنن کورشاد میگه دیوونه شدی؟ این کارها چیه دیگه؟ سلیم میگه از جشن خوشتون نیومد؟ من برنده شدم بالاخره حرف من شد جان افزا خودش اومد اینجا! جابر با سیلا از اونجا میرن. کورشاد به سلیم میگه ما هم اینجا میمونیم سلیم جا میخوره و میگه چی؟ میخواین اینجا بمونین؟ کورشاد تأیید میکنه و میگه آره ما ۳ نفرین اگه مشکل داری بریم از اینجا سلیم قبول میکنه و اونا میرن به اتاقشون.

سیلا رفته خونه و تو اتاق داره گریه میکنه که عمه سودا میره پیشش او با گریه میخواد بره بغلش واسه مرگ پدرش که که سودا سیلی تو صورتش میزنه و میگه تو خجالت نمیکشی؟ با چه رویی داری گریه هم میکنی؟ چجوری تونستی بچه یکی دیگه رو به ییلمازا قالب کنی؟ او شوکه میشه و میگه عمه شما از کجا میدونین؟ بعد از کمی دعوا کردن باهاش هلش میده میخوره زمین که سیلا خونریزی پیدا میکنه و سودا میترسه و بالاسرش میره. از طرفی ماهر بیهوش بود تو بیمارستان که پدرشو خواب میبینه که داره باهاش حرف میزنه و نصیحتش میکنه که از چیزی که میخواد دست نکشه و واسش بجنگه و تلاش کنه و به راحتی نده به بقیه، وقتی به هوش میاد متوجه میشه که پدرش تو خواب بوده. ساواش به ماهر شلیک کرده که رشید باهاش دعوا میکنه و بهش میگه دعا کن بلایی سرش نیاد وگرنه مادرتو به عزات می نشونم!….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی داستان یک شب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا