خلاصه داستان قسمت ۲۷ و ۲۸ سریال ترکی حیاط + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۷ و ۲۸ سریال ترکی حیاط را برای طرفداران این سریال قرار داده ایم. ما را تا پایان این پست همراهی کنید. سریال ترکی حیاط (Avlu)، درامی جنایی و پرکشش از تلویزیون ترکیه، با هنرنمایی بازیگران مطرح، داستانی تیره و نفس‌ گیر را به تصویر می‌ کشد. این سریال، با محوریت شخصیت دنیز، زنی تحصیل‌ کرده و قربانی خشونت خانگی که به اتهام قتل همسرش راهی زندان زنان می‌ شود، روایتی از بقا، مقاومت و بازیابی هویت را در دل یک زندان مخوف به نمایش می‌ گذارد. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Demet Evgar, Ceren Moray, Nursel Köse, Çagdas Onur Öztürk, Ayça Damgaci, Kenan Ece, Çigdem Benli, Ümmü Putgül, Saniye Samra, Hüseyin Turunç, Berna Eker, Görkem Mertsöz, Deniz Can Aktas

قسمت ۲۷ و ۲۸ سریال ترکی حیاط

هاکان رفته به بیمارستان برای ملاقات دخترش که با دیدنش خوشحال میشه. پدرش ازش عذرخواهی می‌کنه و می‌گه من اصلاً خبر نداشتم که چه اتفاقی افتاده به محض اینکه شنیدم سوار ماشین شدم و تا همین جا رانندگی کردم همین الان رسیدم بلیط گیرم نیومد که با هواپیما سریع بیام! اجم تو اون وضعیت هم نگران پدرشه و بهش میگه یعنی بدون اینکه بخوابی رانندگی کردی دیگه؟ این کارو نکن دیگه! هاکان از نگرانی دخترش خوشحال میشه سپس با همدیگه کمی صحبت می‌کنند. پدرش ازش می‌پرسه که کی این بلا رو سرت آورد؟ برای چی؟ او میگه از سهل انگاری خودمه هر بلایی سرم میاد به خاطر اینه که حرف مادرمو گوش نکردم! ارهان وکیل دنیز میره به ملاقاتش و بهش میگه حکم زندانی شدن در حین محاکمه برای اجمو تونستم بشکونم دیگه قرار نیست به زندان بیاد از همون جا با پدرش میره خونه. دنیز حسابی خوشحال میشه و ازش تشکر می‌کنه. اون وقتی برمی‌گرده به بند خودش به آزار و بقیه این خبرو میده که همگی خوشحال میشن.

آزرا می‌خواد بره امتحان بده که حسابی به خودش رسیده چون از معلمش خوشش اومده وقتی میره اونجا از معلمش می‌پرسه که امتحان بعدی کیه؟ او بهش میگه این آخرین امتحانت بود او جا می‌خوره و میگه پس امتحان جامع چی؟ معلمش میگه با این برگه‌ای که تو پر کردی فکر نکنم احتیاجی باشه اون امتحانو بدی آزرا بهش میگه اینجوریه سپس برگه را می‌گیره و پاره می‌کنه و بهش میگه پس تو امتحان جامع می‌بینمتون و از اینجا میره که معلمش می‌خنده و جا خورده. دنیز با پدرش برگشته به خونه که از خونه به مادرش زنگ می‌زنه و از حالش میگه براش که خیلی خوبه فقط جای گچ پاش می‌خاره. دنیز حسابی خوشحاله و ازش می‌خواد تا مراقب خودش باشه و استراحت کنه اجم میگه خیالت راحت مراقبم دنیز خیالش راحت شده که اجم دیگه به اونجا نمیاد. هاکان وقتی از خونه بیرون می‌رود دنیز تو خونه تنها میشه از طرف قدرت میرن داخل خونه و با تزریق مواد به اجم اونو می‌کشن.

هاکان وقتی به خونه برمی‌گرده و با این صحنه روبرو میشه شوکه میشه او به پلیس و آمبولانس زنگ می‌زنه و حسابی حالش بد شده وقتی اونا از راه می‌رسن بهش میگن که متاسفیم تموم کرده. هاکان مثل دیوونه‌ها فقط به یه جا زل زده. دنیزو به اتاق ملیس می‌برند تا باهاش صحبت کنند. وقتی دنیز اونجا میره می‌بینه که از ماموران بهداری و اورژانس هم اونجان ملیس کم کم قخضیه را واسش تعریف می‌کنه و بهش تسلیت میگه دنیز با شنیدن این خبر نمی‌تونه باور کنه و میگه نه اجم من حالش خوبه همین چند دقیقه پیش با همدیگه صحبت کردیم! او باور نمی‌کنه و به هاکان زنگ می‌زنه و می‌گه چرا هرچی به اجم زنگ می‌زنم برنمی‌داره؟

بهش بگو بیاد پشت گوشی هاکان بهش میگه که اجم دیگه نیست دنیز با شنیدن این خبر دیوونه میشه و شروع می‌کنه به داد و هوار کردن و خودشو زدن و میگه دختر من هنوز خیلی کوچیکه! هنوز خیلی جوونه! نه نمی‌شه! نرو مامان جان! برگرد! نرو مامانی! مامورین اورژانس بهش آرامبخش می‌زنند اما اصلاً روش تاثیر نمی‌ذاره! آنها دنیزو به اورژانس می‌برند که مراد سعی می‌کنه او را آروم کنه و بغلش می‌کنه سپس همراهش شروع می‌کنه به گریه کردن. خبر مرگ اجم از اخبار هم پخش می‌شه که حسین میره پیش قدرت و بهش میگه این دیگه خیلی زیاده روی نبود خانوم؟ قدرت ازش می‌خواد تا بره سر کارش و دخالت نکنه….

بیشتر بخوانید؛

خلاصه داستان تمام قسمت های سریال ترکی حیاط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا