خلاصه داستان قسمت ۲۶۵ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۲۶۵ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۲۶۵ سریال ترکی شربت زغال اخته

قسمت ۲۶۵ سریال ترکی شربت زغال اخته

فراز رفته پیش الهامی و باهم درد و دل میکنن که الهامی بهش میگه یه مشکلی این وسط هست دوتا خانواده ها قبول نمیکنن دوستیتو با نورسما ادامه بدی به مشکل میخوری! فراز تو فکر میره و میگه راست میگی باید تموم کنم دیگه و با ناراحتی از اونجا میره که الهامی ناراحت میشه. نیلای با مری درد و دل میکنه و میگه ببین فاتح چیکار کرد واسه دوعا بعد من چی؟ دریغ از یه شاخه گل! مری سعی میکنه آرومش کن ولی موفق نمیشه. پنبه از خونه خریدن فاتح عصبیه و به عبداله خان میگه تو باید این عدالتو بین بچه هات برقرار کنی! قبل از خواب نیلای با مصطفی حرف میزنه و گلگی میکنه سپس ازش خونه میخواد که مصطفی کلافه میشه. فردای آن روز دوعا و فاتح باهمدیگه حاضر شدن تا برن عقد کنن بدون اینکه به کسی چیزی بگن پنبه و بقیه ازشون میپرسن که کجا میرین این موقع صبح؟ صبحانه بخورین!

اما اونا میگن جایی کار داریم میریم همونجا میخوریم و جمره را هم به آذرخش میدن تا نگهش داره. بعد از رفتن اونا پنبه حال مادر نیلای را میپرسه از مصطفی که او میگه خوبه برین بهش یه سر بزنیم خوب میشه او تأیید میکنه که نورسما و مری هم میگن ما هم میریم. تو بیمارستان مادر نیلای وقتی تنهاست یهو میبینه سیبیلو همکار عبداله خان رفته به عیادتش و او حسابی خوشحال میشه سپس موقع رفتنش بهش میگه شماره مو که داری زنگ بزن. سولماز جمره را برده به حمام تا بشورنش سپس تلفن زنگ میخوره میره جواب بده که همان موقع کلا یادش میره واسه چی اومده بوده اونجا و میره قهوه درست میکنه تا بخوره. آذرخش از راه میرسه و میگه این صدای چیه؟ جمره کجاست؟ و  میره تو حمام که میبینه جمره اونجاست و داره گریه میکنه آذرخش بغلش میکنه و  سعی میکنه آرومش کنه سولماز تو سر خودش میزنه و میگه نزدیک بود نوه خودمو بکشم! آذرخش سویلای را سرزنش میکنه که چرا تنهاشون گذاشته بود. فاتح و دوعا باهم ازدواج میکنن فاتح پیشنهاد میده شبو همونجا بمونن اما دوعا میگه بهتره برگردیم و زودتر به همه خبر بدیم….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا