خلاصه داستان قسمت ۲۵ سریال ترکی داستان یک شب + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۲۵ سریال ترکی داستان یک شب می باشید همراه ما باشید. سریال ترکی داستان یک شب یکی از مجموعه‌های تلویزیونی ترکی است که بخاطر بازیگران خود بسیار مورد توجه قرار گرفت. سریال ترکی داستان یک شب (Bir Gece Masalı) به کارگردانی امره کاباکوشاک (Emre Kabakuşak) و نویسندگی سلدا آکین (Selda Akin)، ادا تزجان (Eda Tezcan) و جیهان چالیسکانتورک (Cihan Çaliskantürk) در سال ۲۰۲۴ ساخته شد. بوراک دنیز و سو بورجو یازجی کوشکون بازیگران اصلی این اثر هستند.

قسمت ۲۵ سریال ترکی داستان یک شب

قسمت ۲۵ سریال ترکی داستان یک شب

جان افزا از روی لج ماهر که با دوستش میخواد بره بیرون حاضر شده و به خودش رسیده و به سارا میگه برو حاضرشو تا بریم او بهش میگه آخه کجا بریم؟ جاییو نمیشناسیم بعدشم اگه بریم و اون سلیم دیوونه مارو پیدا کنه چی؟ جان افزا میگه نه اون ما رو به این راحتی پیدا نمی‌کنه اینجا استانبوله سارا میگه از اون هر چیزی برمیاد. همان موقع در اتاق جان افزا زده میشه که می‌بینن ماهر اومده سارا  از اونجا میره تا با هم حرف بزنن. ماهر وقتی می‌فهمه جان افزا حاضر شده تا با سارا برن بیرون میگه نه نمی‌شه این موقع شب دو تا دختر بخوان برن بیرون نگرانتون میشم بعد از کمی بحث ماهر میگه یه برنامه دیگه چیدیم و با همدیگه میریم بیرون و ازش می‌خواد تا روی لباسش یه چیز گرم بپوشه چون هوا سرده جان افزا میگه نه من از لباسم خوشم میاد همینجوری میام اما ماهر در آخر بافتی رو دوشش میندازه و با هم میرن تو حیاط که جان افزا می‌بینه میز شام ۴ نفره‌ای چیدن و قراره با دوستش و سارا چهارتایی برگر بخورن.

بعد از خوردن شام شروع می‌کنند با همدیگه بازی کردن. کورشاد خودشو به خانه عفت رسانده که از خدمه میرن به عفت خبر میدن یه نفر اومده دم در و میگه اومدم دنبال دخترم عفت به دم در میره که با دیدن کوشاد جا می‌خوره و میگه پس بالاخره اومدی ولی باید بگم دخترت اینجا نیست! کورشاد میگه همین اول بزار یه چیزیو بگم که من از این ازدواج ناراضیم بعد از کمی حرف زدن با هم عفت میگه این ازدواج سر نمی‌گیره کورشاد میگه کجای کاری؟ خودم از تو گوشی دیدم که با هم ازدواج کردن عفت حالش بد میشه و رو زمین میفته. آنها عفت را به داخل می‌برن و کورشاد شمارشو به عروس اون خانواده میده و میگه اگه خبری از دخترم شد بهم بگو خبر بده تا مانع این ازدواج بشم اونا فعلاً با هم صیغه کردن عقد محضری نیست جای امید داره…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی داستان یک شب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا