خلاصه داستان قسمت ۲۵۱ سریال ترکی قضاوت + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۲۵۱ سریال ترکی قضاوت هستید پس تا آخر این پست همراه ما باشید. قضاوت یک مجموعه تلویزیونی ترکی محصول شرکت آی یاپیم به کارگردانی علی بیلگین، نوشته سما ارگنکون و به تهیه کنندگی کرم چاتای است. اولین قسمت آن در ژانر درام جنایی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱ پخش و با استقبال بسیار بینندگان مواجه شد. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۰ از شبکه جم تیوی و یه ساعت بعد از شبکه جم تیوی پلاس پخش می شود. فصل سوم آن نیز از ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ پخش شد و این سریال در ۹۵ قسمت به پایان رسید.

قسمت ۲۵۱ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۵۱ سریال ترکی قضاوت

دادستان کل تو اتاق بازجویی با ایلگاز روبرو میشه و اونجا متوجه میشن که از قبل همدیگرو می‌شناسند ایلگاز یادش میاد و با همدیگه درباره گذشته حرف می‌زنند. جیلین حرفاشونو از پشت شیشه می‌شنوه که فیرات رفته پیشش و میگه داری چیکار می‌کنی به حرف‌های دوتا دادستان گوش میدی؟ جیلین میگه به حرفای دوتا دادستان نه دارم به حرف‌های شوهرم گوش میدم انگاری از قبل همدیگرو می‌شناختن و من از این موضوع خبر نداشتم! ایلگاز بهم گفته بود که قبلاً تیر خورده بود اما بهم گفته بود که حین عملیات تیر خورده اما انگار این دادستان بهش شلیک کرده بوده! فیرات جیلین را به زور از آنجا می‌بره. او به هم ریخته و با یکتا از اونجا میرن. مردان به همراه عثمان و دخترش میرن پول‌هایی که از غدیر گرفتن را بسته‌بندی می‌کنند تا به دخترهایی که قربانی غدیر بودن ببخشن. مردان از عثمان چشم برنمی‌داره تا پول‌هارو برای خودش برنداره. رئیس کلانتری از دوربین متوجه شده که جیلین و یکتا رفته بودند به داروخانه و فیلم دوربین مداربسته اونجارو که به عنوان یه مدرک بوده تا به قاتل غدیر برسن پاک کردن.

دادستان کل میره پیش ایلگاز و بهش میگه زن شما پشتش به کی گرمه؟ به شما؟! که همچین کاری کرده؟ ایلگاز که جا خورده ازش می‌پرسه ماجرا چیه؟ او همه چیزو تعریف می‌کنه و بهش میگه اگه پاک کردن فیلم دوربین مداربسته داروخانه کار همسر شما باشه پاش به دادگاه وکلا کشیده میشه! او باهاش کمی بحث می‌کنه و در آخر میگه هر کاری که لازمه همون کارو انجام بدین. ایلگاز که داشته با جیلین صحبت می‌کرده پشت تلفن جیلین حرف‌های آنها را می‌شنوه او به جیلین میگه شنیدی دیگه؟ با یکتا بیاین به ایستگاه قطار من دارم میرم اونجا. جیلین به یکتا میگه ماجرارو که او جا می‌خوره و میگه چرا انقدر زود فهمیدن! آنها دنبال راهی هستند که خودشونو تبرئه کنند. وقتی پیش ایلگاز می‌رسن او با عصبانیت اونارو متهم می‌کنه و میگه از این قضیه فقط ما سه نفر خبر داشتیم یکی از ما این کارو کرده کدومتون بوده؟ و وقتی می‌فهمه کار جیلین بوده بهش میگه تو فیلم چی بود که می‌خواستی دست کسی نیفته؟ کار پدربزرگم بود آره؟ جیلین میگه من فیلمو ندیدم نمی‌دونم حتی اگه هم دیده بودم از حق حرف نزدنم و سکوتم استفاده می‌کردم. ایلگاز با کلافگی میره….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا