خلاصه داستان قسمت ۲۴۳ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۲۴۳ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۲۴۳ سریال ترکی شربت زغال اخته

پنبه حسابی بهم ریخته و همه ازش حلالیت میطلبن سپس از عامر هم معذرت میخوان که حرف های گورکمو باور کردن. عبداله خان از عامر هم میخواد ببخشتش و همدیگرو بغل میکنن و عامر دستشو میبوسه. همه از اینکه به گورکم اعتماد کردن و حرف‌های او را باور کردن پشیمونن و خدا را شکر می‌کنند که دستش براشون رو شده و برای همیشه از زندگیشون بیرون رفته اما نیلای میگه من فکر نکنم به این راحتیا از دستش خلاص بشیم! آخر شب موقع خواب مری به دوعا زنگ می‌زنه و ماجرا را براش تعریف می‌کنه دوعا جا می‌خوره و بهش میگه چی میگی مری؟ واقعا؟ مری تایید می‌کنه و میگه حالا بعداً مفصل واست تعریف می‌کنم و همه چیزو میگم او قبول می‌کنه و بعد از قطع تماس به فاتح ماجرارو میگه. گورکم به خانه پدرش برگشته که آنها با دیدنش جا می‌خورن و میگن چی شده؟ گورکم میگه بعد از رفتن فاتح از اون خونه پنبه خانوم منو از خونه پرت کرد بیرون پدر و برادرش ازش می‌خوان تا زودتر طلاقشو بگیره اما گورکم میگه من به این راحتیا پا پس نمی‌کشم و از شوهرم جدا نمی‌شم.

فردای آن روز عامر به آذرخش زنگ می‌زنه و ماجرای شب گذشته را برای او هم میگه آذرخش خوشحال میشه و میگه شوخی می‌کنی؟ پنبه خانوم از گورکم مثل دخترش دفاع می‌کرد چی شد یهو این شکلی رفتار کرد؟ عامر ماجرا را کامل واسش توضیح میده. پنبه میره خونه دوعا باهاش صحبت می‌کنه و ازش معذرت خواهی می‌کنه به خاطر تهمتی که بهش زد بعد از کمی حرف زدن پنبه از اونجا میره سمت خونه خیرات. همه به خونه خیرات رفتن که سرتاب حالش بد میشه و رو زمین می‌افته مری با دیدنش سونگل را صدا می‌زنه تا با همدیگه لباسشو تنش کنن. مری می‌برتش به بیمارستان تو بیمارستان سرتاب به مری میگه به دخترم زنگ بزن مری میگه شمارشو ندارم باید به کی زنگ بزنم؟ سرتاب میگه به دخترم نیلای زنگ بزن مری جا می‌خوره و به نیلای زنگ می‌زنه. او وقتی می‌فهمه ماجرای مادرشو می‌دونه ازش می‌خواد به کسی چیزی نگه و با زلفی سریعاً به بیمارستان میره. عبداله خان به فاتح زنگ میزنه و میگه بره شرکت. اونجا با عامر هم آشتی میکنه و همدیگرو بغل میکنن….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا