خلاصه داستان قسمت ۲۴۱ سریال ترکی شربت زغال اخته + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد قسمت ۲۴۱ سریال ترکی شربت زغال اخته می باشید. همراه ما باشید. سریال ترکی «شربت زغال آخته» (Kızılcık Şerbeti) محصول سال ۲۰۲۲ کشور ترکیه می باشد که به سفارش شبکه «شو تی وی» ساخته شده است. کارگردان این سریال را «هاکان کیرواوانچ» و نویسندگی اش را «ملیس جیولک» برعهده دارند. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۳:۰۰ از شبکه جم سریز پخش می شود و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود.

قسمت ۲۴۱ سریال ترکی شربت زغال اخته

نورسما وقتی میره داخل خونه حاجی به فراز میگه که اصلا مادرت میدونست اینجایی بعدشم گفت اصلا نمیخواد کمکت کنه او کلافه میشه و حاجی میگه یه فکری دارم معلم فوتبال مدرسه استعفا داده میتونی اونجا آموزش بدی! فراز اول غر میزنه اما در آخر قبول میکنه. گورکم رفته به دانشگاه و تو محوطه دانشگاه جلوی همه داد میزنه و به دوعا معشوقه بودنشو تبریک میگه و آبروشو جلوی همه میبره دوعا با عصبانیت بهش میگه بس کن دیگه دست از سرم بردار! و از اونجا میره که تو مسیر گریه میکنه و به فاتح زنگ میزنه خبر میده فاتح بهم میریزه و میگه خونه منتظرتم بیا. مری به آذرخش زنگ میزنه و میگه اینجا یکم کارم طول میکشه و ازش میخواد تا شعله را خودش ببره خونه پنبه تا غر نزنه آذرخش قبول میکنه. دوعا وقتی به خونه میره فاتح بهش میگه که گورکم اینجا هم اومده بوده و رفت بالا بعدشم مادرت اومد اینجا باهام دعوا کرد دوعا بهم میریزه و میگه خیلی بد شد مامانم باهام قهر کرده وگرنه بهم زنگ میزد دعوا میکرد باهام! فاتح سعی میکنه آرومش کنه.

شب آذرخش بنا به گفته مری شعله را می‌بره به خانه عبدالله خان اونجا گورکم وقتی آذرخش را می‌بینه باهاش دعوا می‌کنه آذرخش جوابشو میده و میگه من با تو حرفی ندارم طرف حساب من تو نیستی و بعد از کمی بحث کردن با گورکم و تحویل دادن شعله از اونجا میره. نیلای و مصطفی همان موقع به خونه اومدن و می‌پرسن که چی شده؟ پنبه متوجه میشه نیلای نفسش بوی خاصی میده و ازش می‌پرسه که چی خوردین؟ اون میگه اتفاق بدی افتاده مصطفی تعریف می‌کنه که رفته بودیم یه رستوران لوکس و پیشنهاد سرآشپز را خوردیم بعداً بهمون گفتن که توی غذا از شراب استفاده شده. بعد از کمی سرزنش کردنشون پنبه میگه فردا بیاین خونه مادر حلیمه واستون دعا بخونه. آذرخش به خاطر گورکم حسابی عصبیه و به عامر زنگ می‌زنه آنها با هم به یه رستوران میرن و درباره این موضوع حرف می‌زنند. وقتی آذرخش به خانه برمی‌گرده دوعا میره پیشش تا باهاش حرف بزنه اما آذرخش یک کلمه هم باهاش حرف نمی‌زنه و نگاهش هم نمی‌کنه دوعا با ناراحتی به خانه خودش برمی‌گرده. فاتح سعی می‌کنه آرومش کنه و میگه همه چیز درست میشه…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شربت زغال اخته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا