خلاصه داستان قسمت ۲۳۲ سریال ترکی قضاوت + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۲۳۲ سریال ترکی قضاوت هستید پس تا آخر این پست همراه ما باشید. قضاوت یک مجموعه تلویزیونی ترکی محصول شرکت آی یاپیم به کارگردانی علی بیلگین، نوشته سما ارگنکون و به تهیه کنندگی کرم چاتای است. اولین قسمت آن در ژانر درام جنایی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱ پخش و با استقبال بسیار بینندگان مواجه شد. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۰ از شبکه جم تیوی و یه ساعت بعد از شبکه جم تیوی پلاس پخش می شود. فصل سوم آن نیز از ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ پخش شد و این سریال در ۹۵ قسمت به پایان رسید.

قسمت ۲۳۲ سریال ترکی قضاوت

قسمت ۲۳۲ سریال ترکی قضاوت

ایلگاز رفته دنبال مرجان دم مهدکودک که با آیلین روبرو میشه و باهم حرف میزنن درباره عثمان و پیشنهاد طلاقش آیلین میگه اومد بهم گفت ورشکست شده الانم جان گم و گور شده و یکسری اراجیف بافت که من هیچکدومشو باور ندارم من اون عثمانو می‌شناسم حتماً دوباره پای یه دختر دیگه در میونه. بعد از کمی صحبت کردن آیلین الیف را سوار ماشین می‌کنه و از اونجا میرن. ایلگاز هم با اومدن مرجان با هم میرن غذا می‌خورن. ایلگاز با ارن و رئیس متین نقشه کشیدن که به نجلا خانوم دروغ بگن یکی دیگه از افراد باندشونو دستگیر کردن و می‌خواد اعتراف کنه نجلا گولشونو نمی‌خوره اما وقتی تو اتاق ارن باهاش صحبت می‌کنه یکی از بچه‌های کلانتری میره تو اتاقشون و به ارن میگه که متهم می‌خواد باهاتون صحبت کنه و هرچی می‌دونه رو بگه ارن هم از اتاق بیرون میره نجلا حسابی می‌ترسه و بعد از چند دقیقه اطلاع میده که می‌خواد اعتراف کنه آنها لبخند می‌زنند. ایلگاز با مرجان به خونه میرن سر یه بحث کاری ایلگاز و جیلین با هم بحث می‌کنند که مرجان میره پیششون و میگه دارین دعوا می‌کنین؟ آنها برای اینکه رو مرجان اثر بد نذاره میگه نه داشتیم حرف می‌زدیم و با مرجان سرگرم میشن.

از طرفی بعد از تایم کاری توچه با ارن میرن شام بیرون تا با همدیگه درباره دادستان افه صحبت کنن. ارن به توچه میگه تو قرار نیست کمبودهایی که مادرت گذاشته تو این زندگی جبران کنی تو اول از همه هر کاری می‌خوای بکنی باید به فکر خودت باشی آنها با همدیگه حرف می‌زنند. فردای آن روز جیلین میره به دفتر یکتا و منتظر پدربزرگ مردان میشن آنها نقشه کشیدن تا به کمک همدیگه جرم چینار عثمان و یکتا را از بین ببرند که گیر نیفتند. غدیر به همراه برادرش که همسر سابق دادستان ارشد هست میرن به اتاق دادستان ارشد او از دیدنشون جا می‌خوره و میگه فکر نمی‌کردم اینجا ببینمتون اونم با هم! زودتر کارتونو بگین باید برم پیش بقیه منتظرم هستند. برادر غدیر بهش میگه باید جلوی حرف زدن اون دختری که اطلاعاتی درباره غدیر داره را بگیری یا اینکه از بین ببریش دادستان ارشد میگه من انجام نمیدم او بهش میگه من این همه حبس نکشیدم و جایگاه قاضی بودنمو از دست ندادم برای جرم‌های تو که الان جلوی من بشینی و بگی انجام نمیدی! و اونو تهدید می‌کنه که همه چیزو لو میده دادستان ارشد حسابی به هم ریخته….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا