خلاصه داستان قسمت ۲۱ سریال ترکی مروارید سیاه + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۲۱ سریال ترکی مروارید سیاه می باشید همراه ما باشید. سریال ترکی مروارید سیاه (Siyah İnci) به کارگردانی بنال طیری در سال ۲۰۱۷ برای شبکه استار تی‌ وی ترکیه ساخته شد. فیلمنامه این اثر توسط یکتا تورون نوشته شده و در ژانر درام و عاشقانه قرار دارد. سریال داستان عشق پرشور هازال، با بازی هانده ارچل، و کنعان، با بازی تولگاهان ساییشمان را روایت می‌ کند. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ هانده ارچل Hande Erçel، تولگاهان سایسمان Tolgahan Sayisman، برک هاکمان Berk Hakman  و….

قسمت ۲۲ سریال ترکی مروارید سیاه

قسمت ۲۱ سریال ترکی مروارید سیاه 

همه خبردار شدن که وورال با جانان رفته به اسکله برای شناسایی جسد که خودشونو با عجله به اونجا میرسونن. اونجا ملک با دیدن جانان دعوا میکنه و اونو مقصر میدونه اجه با گریه ازشون میخواد بس کنن و میگه اصلا به این فکر میکنین که شاید اونا زنده نباشن الان همگی به هم ریختن و حسابی استرس دارن عزیز با اجه و کمال سر میز صبحانه هستند که دستیار عزیز میره پیشش و بهش میگه ماجرای پیدا شدن کشتی شکسته و دو تا جسد را او سریعا باهاش از اونجا میره به سمت اسکله. کنعان و غزال نزدیک ساحل میشن که کنعان با دیدن آنها به غزال میگه تو صداشون کردی که بیان؟ شوهرت همه رو جمع کرده غزال از دیدن مادرش خوشحال میشه و صداش می‌زنه ملک حسابی خوشحال میشه و با دیدن غزال اونو در آغوش می‌گیره. غزال ازش می‌خواد که دیگه اونو ببخشه ملک میگه تو باید منو ببخشی و میونشون خوب میشه. وورال با کنعان دعواش میشه و همدیگرو می‌زنند ادم وورال اسلحه می‌ذاره رو سر کنعان و ازش می‌خواد تا بس کنه وگرنه کشته میشه.

همان موقع عزیز و دستیارش از راه می‌رسند و تیر هوایی می‌زنند آنها از دیدن عزیز جا خوردند و وورال بهش میگه که می‌دونستم پشتت به این گرمه! اونجا عزیز چشمش به غزال می‌افته که شوکه می‌شه و خواهرشو صدا می‌زنه و میره سمتش اما آنها بهش میگن که غزال، ناز نیست و از اونجا میرن. عزیز حسابی ذهنش به هم ریخته مدام به این موضوع فکر می‌کنه. او تو خونه به دستیارش میگه که این امکان نداره انقدر شباهت نشدنیه! حتماً اون دختر، دختر منه! بقیه هرچی از غزال می‌پرسند که چه اتفاقی افتاد دیشب کجا بودن غزال میگه فقط برای ایرماک رفتم پیشش که بخوام فاصله بگیره ازش. وورال وقتی تنها میشه به ابرو زنگ می‌زنه و ازش می‌خواد تا شام خونه اونا بیاد و پیش خواهرش بمونه که با هم حرف بزنن و بفهمه که دیشب چه اتفاق‌هایی افتاده بوده ابرو قبول می‌کنه و به اونجا میره…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی مروارید سیاه + تصویر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا