خلاصه داستان قسمت ۲۱۷ سریال ترکی قضاوت + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۲۱۷ سریال ترکی قضاوت هستید پس تا آخر این پست همراه ما باشید. قضاوت یک مجموعه تلویزیونی ترکی محصول شرکت آی یاپیم به کارگردانی علی بیلگین، نوشته سما ارگنکون و به تهیه کنندگی کرم چاتای است. اولین قسمت آن در ژانر درام جنایی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱ پخش و با استقبال بسیار بینندگان مواجه شد. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۰ از شبکه جم تیوی و یه ساعت بعد از شبکه جم تیوی پلاس پخش می شود. فصل سوم آن نیز از ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ پخش شد و این سریال در ۹۵ قسمت به پایان رسید.

قسمت ۲۱۷ سریال ترکی قضاوت

جیلین با مرجان به محل کارش تو دفتر یکتا رفته که تو پارکینگ با پارلا روبرو میشن او از دیدنشون خوشحال میشه و میگه ولی الان باید برم دفترخانه جیلین میگه باشه برو ما میریم بالا حالا تو خونه همو میبینیم و از اونجا میره. جیلین با مرجان وقتی به داخل میرن همه از دیدن مرجان خوشحال میشن و سلام و احوالپرسی می‌کنند باهاشون. آنها به داخل اتاق جیلین میرن و مرجان با وسایل بازیش که از قبل اونجا بوده بازی می‌کنه. در محلی ست فیلمبرداری برپاست و بازیگرا در حال بازی کردن هستند پسری به اسم اونور در حال بازی کردن با نقش‌های مکملش هست که توی صحنه باید با اسلحه به خودش شلیک کنه و رو زمین بیفته اما به جای اسلحه الکی می‌بینن اسلحه واقعی تو دست اونور بوده و با شلیک تو سرش در جا می‌میره هم بازی‌هاش اول فکر می‌کنند داره نقش بازی می‌کنه اما با دیدن خون متوجه میشن که واقعاً شلیک کرده همه شوکه می‌شن و به پلیس زنگ می‌زنند. متین تو کلانتری به ایلگاز میگه شنیدم انگار جیلین از دادستانی انصراف داده ایلگاز تایید می‌کنه و میگه آره می‌خواست به شغل وکالت خودش برگرده متین لبخند می‌زنه و میگه هرجا که حالش خوبه همون جا باشه مهم حال اونه.

گزارش کشته شدن اونور در صحنه فیلمبرداری با بیسیم به ارن خبر میدن او با ایلگاز به سمت اونجا راهی میشه. عثمان و چینار پیش یکتا هستند که یک شب وقتی از اتاقش بیرون میاد با دیدن جیلین به منشیش میگه که به عثمان و چینار خبر بدن از اتاق بیرون نیان چون جیلین اومده. او پیش جیلین میره و بهش خوش آمد میگه سپس از اینکه مرجان را با خودش آورده خوشحال میشه سپس برمی‌گرده داخل اتاق و با آنها صحبت می‌کنه و میگه بارها بهتون گفتم که از این قدیر فاصله بگیرین اما گوش نکردین حالا هم به من هیچ ربطی نداره خودتون میرین کاراشو انجام می‌دین عثمان میگه میریم خونه جان تا ببینیم چیزی داره برای فروش همه هست و نیستشو می‌فروشیم تا ببینیم چقدر پول جور میشه سپس با چینار میرن سمت خونه جان. شخصی از آنها هنگام وارد شدن به خانه عکس می‌گیره. آنها به داخل میرن و مقداری پول پیدا می‌کنند به همراه کلکسیونی از ساعت ها همه چیز را به همراه شناسنامه‌اش برمی‌دارند و از اونجا بیرون میرن. ایلگاز و ارن سر صحنه رسیدن و اونجا با دیدن فیلم و صحنه جنایت با افراد صحنه به کلانتری میرن برای بازجویی. گوکسو از روی اسلحه متوجه دو تا اثر انگشت میشه یکی مال خود اونور و اون یکی برای یکی از افراد تدارکات صحنه آنها تحقیق را شروع می‌کنند….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا