خلاصه داستان قسمت ۲۱۶ سریال ترکی قضاوت + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۲۱۶ سریال ترکی قضاوت هستید پس تا آخر این پست همراه ما باشید. قضاوت یک مجموعه تلویزیونی ترکی محصول شرکت آی یاپیم به کارگردانی علی بیلگین، نوشته سما ارگنکون و به تهیه کنندگی کرم چاتای است. اولین قسمت آن در ژانر درام جنایی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۱ پخش و با استقبال بسیار بینندگان مواجه شد. این سریال روزهای زوج ساعت ۲۰ از شبکه جم تیوی و یه ساعت بعد از شبکه جم تیوی پلاس پخش می شود. فصل سوم آن نیز از ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ پخش شد و این سریال در ۹۵ قسمت به پایان رسید.
قسمت ۲۱۶ سریال ترکی قضاوت
جیلین و ایلگاز وقتی از خواب بیدار میشن حین درست کردن صبحانه جیلین ماجرایی را از گذشته در دوران دانشجو بودنش برای ایلگاز تعریف میکنه. “جیلین وقتی به دانشگاه میره پیش انگین میره و بهش میگه که تو یه دنیای دیگهای هستی چی شده؟ انگین بهش دختری را به نام تولین نشون میده و میگه داره شکمش میاد بالا اما شوهرش اصلاً خبر نداره و گردنش نمیگیره سپس از جیلین میخواد تا ازش بپرسه قصدش چیه و میخواد چیکار کنه دانشگاه را ول میکنه یا نه!؟ آنها پیش تولین میرن و جیلین باهاش صحبت میکنه. یه شب وقتی جیلین در حال درس خوندنه تولین اونجا میره و بهش میگه ثروت منو دید ازم پرسید که بچه کیه نتونستم دروغ بگم و وقتی فهمید بچه اونو حاملم عصبی شد و تهدیدم کرد که هم خودمو هم این بچه رو میکشه! و از ترسش بهش میگه که نمیدونم باید چیکار کنم.همان موقع کیسه آبش پاره میشه جیلین به اینجی میگه سریع به انگین زنگ بزن و ازش بخواه که بیاد اینجا. انگین با شنیدن این قضیه سریعا خودشو میرسونه اونجا و با همدیگه تولین را به بیمارستان میرسونند. بچه به دنیا میاد و تولین حسابی ترسیده و شوکه شده و نمیدونه باید چیکار کنه.
موقع ترخیص شدن از بیمارستان وقتی به حیاط میرن تولین به بهونه جا گذاشتن کارت شناساییش به داخل برمیگرده اما انگین وقتی میبینه خیلی طولش داد میره داخل و متوجه میشه که اون از اونجا فرار کرده. وقتی پیش جیلین میره ماجرارو میگه که آنها نمیدونن باید با بچه چیکار کنند. سپس به خانه انگین میرن و اونجا یکتا از اینکه خودشونو تو همچین دردسری انداختن عصبی و کلافه میشه یکتا شخصیو پیدا میکنه که در ازای گرفتن پول از اون بچه مراقبت کنه و بچه را به اونا تحویل میده. یک هفته گذشته و جیلین به دانشگاه میره و سراغ تولین را از بچهها میگیره یکی از آنها میگه که امروز دیدمش رفت سمت ساختمون اداری جیلین به اون سمت میره که همان موقع ثروت از بالای ساختمان حیاط دانشگاه میافته و درجا میمیره جیلین شوکه میشه. پرونده ثروت متعلق به ایلگاز بوده. زمان حال، ایلگاز میگه چی شد یهو یاد اون موقع افتادی؟ البته درکت میکنم میخوای اون بچه هم پیش مادر خودش بزرگ بشه نه پیش کسی دیگهای چیزی که خودت تجربه کردی و نمیخوای اونم تجربه کنه جیلین تایید میکنه و میگه البته باید تولینو پیدا کنم ببینم خودش هم میخواد یا نه. عثمان شب را روی کاناپه خوابیده و آیلین متوجه حال و اوضاع داغونش میشه عثمان حسابی به هم ریخته و مدام صحنه ی کشته شدن جان جلوی چشماشه….