خلاصه داستان قسمت ۱۸ سریال ترکی مروارید سیاه + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۱۸ سریال ترکی مروارید سیاه می باشید همراه ما باشید. سریال ترکی مروارید سیاه (Siyah İnci) به کارگردانی بنال طیری در سال ۲۰۱۷ برای شبکه استار تی‌ وی ترکیه ساخته شد. فیلمنامه این اثر توسط یکتا تورون نوشته شده و در ژانر درام و عاشقانه قرار دارد. سریال داستان عشق پرشور هازال، با بازی هانده ارچل، و کنعان، با بازی تولگاهان ساییشمان را روایت می‌ کند. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ هانده ارچل Hande Erçel، تولگاهان سایسمان Tolgahan Sayisman، برک هاکمان Berk Hakman  و….

قسمت ۱۸ سریال ترکی مروارید سیاه

قسمت ۱۸ سریال ترکی مروارید سیاه 

ایرماک حاضر شده تا بره پیش کنعان که مادرش ازش میپرسه کجا میری؟ هنوز باید استراحت کنی! او میگه حالم خوبه میرم پیش دوستم جانان میگه همون دوست مرموزت؟ کی مارو باهم آشنا میکنی؟ او میگه به زودی تو یه فرصت باهم آشنا میشین و از اونجا میره. کنعان رفته به رستورانی که ملک اونجا کار میکنه و سورپرایزش میکنه او خوشحال میشه و باهم میرن تا صحبت کنن که کنعان با دیدن صاحب کار ملک جا میخوره که وقتی ملک اونو معرفی میکنه لو نمیده که میشناستش و مباشر عزیز توپراکه. ملک و کنعان باهمدیگه گرم صحبت میشن و ملک بهش میگه که چجوری یهو انقدر پولدار شدی؟ او میگه به وقتش همه چیزو واست تعریف میکنم همون موقع وورال غزال را اونجا میرسونه که غزال وقتی به داخل میره با اونا روبرو میشه. مادرش با چشمانی اشکی ازش میپرسه که چجوری یه شبه کسی که عاشقش بودیم گذاشتی کنار رفتی با وورال؟ دلیلش غیر از پول و ثروت چی بوده؟ میتونی دلیل دیگه ای داشته باشه؟ او یاد کاری که فکر میکنه وورال باهاش کرده میوفته ولی چیزی نمیگه که مادرش میگه پس حرفی نداری! و ازش میخواد بره.

کنعان صداش میزنه و میره پیشش و میگه ای کاش وقتی رفتی تو دریا این مرواریدو بیارم مثل بقیه دیگه برنمیگشتم غزال با گریه از اونجا میره. ابرو بدون اجازه میره تو اتاق سخنان که میبینه دافنه اونجاست او سرزنشش میکنه که چرا بدون در زدن یهو اومدی تو اتاق؟ این لباسی که پوشیدی هم مناسب محل کار نیست! ابرو از اونج میره که حرفاشونو از پشت در میشنوه که درباره ناز حرف میزنن او سریعا میره اسمشو سرچ میکنه که از عکس های ناز جا میخوره از شباهتش به غزال جا میخوره. وقتی میره خونه به پدرش میگه ماجرارو و بهش عکسو نشون میده ابرو میگه حالا فهمیدم چرا یهو عاشق غزال شده! شب جشنی کنعان ترتیب داده بابت همکاریش با دمیراوغلوها که نمیخواد برن اما ایرماک میخواد تا برن غزال میره پیششون و میگه آره بهتره خانوادگی بریم و وورال را راضی میکنه. همگی حاضر میشن و به مراسم میرن اونجا دافنه و سینان متوجه نگاه های ایرماک به کنعان میشن که سینان میگه اگه خواهرمو هم هدف بگیرن من ساکت نمیشینم! کنعان از دیدن غزال و کنعان کنار هم خودشو کنترل میکنه…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی مروارید سیاه + تصویر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا