خلاصه داستان قسمت ۱۳ سریال ترکی مروارید سیاه + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۱۳ سریال ترکی مروارید سیاه می باشید همراه ما باشید. سریال ترکی مروارید سیاه (Siyah İnci) به کارگردانی بنال طیری در سال ۲۰۱۷ برای شبکه استار تی وی ترکیه ساخته شد. فیلمنامه این اثر توسط یکتا تورون نوشته شده و در ژانر درام و عاشقانه قرار دارد. سریال داستان عشق پرشور هازال، با بازی هانده ارچل، و کنعان، با بازی تولگاهان ساییشمان را روایت می کند. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ هانده ارچل Hande Erçel، تولگاهان سایسمان Tolgahan Sayisman، برک هاکمان Berk Hakman و….
قسمت ۱۳ سریال ترکی مروارید سیاه
خانواده وورال به استانبول رسیدن ایرماک خواهر وورال به استقبالشون میره و به غزال خوش آمد میگه. خدمه وقتی غزال را میبینند جا میخورن اما خودشونو زود جمع و جور میکنن وورال میره اتاق غزال را بهش نشون میده و وقتی میخواد کمی کنارش بمونه غزال ازش میخواد تا تنهاش بزاره. وورال بهش چاقویی میده و میگه اگه فکر میکنی اینجوری حرص و عصبانیتت نسبت به من کم میشه فرو کن تو شکمم اما غزال بهش میگه اگه یک درصد میدونستم با این کار چیزایی که ازم گرفتی برمیگرده دریغ نمیکردم سپس از اتاق بیرون میره و تو حیاط تنهایی میشینه. آدمهای وورال کنعان را جلوی خانهاش تو ماشین میکنند و از اونجا میبرنش بعد از کمی کتک زدنش سنگ به پاش وصل میکنن و تو دریا میندازن. کنعان تلاش میکنه تا طناب را از دور پاش باز کنه اما موفق نمیشه و بیهوش میشه. سه ماه بعد وورال و مادرش جانان با شریکشون مته خان تو رستوران در حال صحبت کردنند که مته خان بهشون میگه من سهاممو به شریکم فروختم جانان عصبی میشه که بدون مشورت کردن و گفتن به آنها همچین کاریو کرده مته خان به آنها میگه شریک جدیدتون خیلی دوست داره زودتر باهاتون آشنا بشه سپس قرار میذارن که ساعت ۹ شب به خونه دمیر اوغلوها بره برای آشنا شدن و از اونجا میره.
شب جانان آماده شده و از دافنه سراغ سینان را میگیره او میگه نمیدونم گوشیش خاموشه از طرفی غزال به وورال میگه من برای شام پایین نمیام وورال بهش میگه لباسهایی که باید بپوشیو گذاشتم روی تخت اونارو بپوش غزال حرف خودشو میزنه و میگه من پایین نمیام اما وورال میگه سه ماهه تمام تلاشمو میکنم که ناراحتت نکنم با دلت راه بیام اما صبر منم حدی داره تو دیگه جزئی از این خانواده هستی اینو بفهم! یک ربع فقط وقت داری حاضر بشی و بیای پایین. غزال آماده میشه و به پایین میره که وورال با دیدنش ازش تعریف میکنه و میگه خیلی خوشگل شدی. سینان از راه میرسه که جانان دعواش میکنه و میگه تو معلوم هست کجایی؟ سینا میگه دیر نکردم که ساعت ۹ قراره مهمون بیاد الان ۵ دقیقه مونده به ۹ همون موقع سینان میگه میخوام شریک جدیدمونو بهتون معرفی کنم سپس کنعان وارد میشه و همگی جا میخورن. جانان با عصبانیت و کلافگی به اتاقش میره و با مته خان تلفنی حرف میزنه و دعوا میکنه. همگی سر میز شام نشستن که کنعان از دیدن وورال و غزال کنار هم به شدت عصبی میشه ولی خودشو کنترل میکنه…