خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی حیاط + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی حیاط هستید. همراه ما باشید. این سریال ترکی یکی از مجموعههای تلویزیونی این کشور بود که از شبکه استار تی وی پخش میشد و پس از دو فصل کنسل شد. سریال ترکی حیاط به کاگردانی یوکسل آکسو (Yüksel Aksu)، هولیا گزر (Hülya Gezer) و شافاک بل (Şafak Bal) ساخته شد و در بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ از شبکه Star TV ترکیه پخش میشد. احمد یورداکول (Ahmet Yurdakul) نویسنده این مجموعه بود و داستان آن از روی سریال استرالیایی زندان ونتورث (Wentworth) اقتباس شد.
خلاصه سریال حیاط ترکی درباره زنی به نام دنیز است که با همسرش هاکان و دخترش اجم زندگی میکند. هاکان معتاد به الکل است و با وجود اینکه شرایط مالی خوبی دارند اما دنیز احساس خوشبختی ندارد و دائم به بهانههای مختلف از همسرش کتک میخورد. روزی اجم در هنگام دعوای پدر و مادرش، به قصد دفاع از مادر با اسلحهای پدرش را میکشد. حال دنیز که نمیخواهد آینده فرزندش خراب شود، قتل را به گردن میگیرد و به زندان میافتد. او در زندان با دو گروه آشنا میشود. سرپرست گروه اول آزرا و سرپرست گروه دوم قدرت است. اگرچه دنیز تمام تلاش خود را میکند که از آنها دور بماند اما بازهم ناخواسته درگیر بازی قدرت این دو گروه و افسران پلیس میشود.
قسمت ۲۹ و ۳۰ سریال ترکی حیاط
آزرا وقتی میبینه خیلی برگشتن دنیز طول کشیده میره از مامور زندان میپرسه که چه اتفاقی افتاده؟ دنیز کجاست؟ انها ازش میخوان که برگرده به داخل بند دودو همون موقع میره پیش آزرا و با گریه بهش میگه آزرا اجم دختر دنیز مرده! آزرا جا خورده و میگه چی داری میگی؟ دودو میگه خودم خبرشو از تو اخبار دیدم… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۲۷ و ۲۸ سریال ترکی حیاط
هاکان رفته به بیمارستان برای ملاقات دخترش که با دیدنش خوشحال میشه. پدرش ازش عذرخواهی میکنه و میگه من اصلاً خبر نداشتم که چه اتفاقی افتاده به محض اینکه شنیدم سوار ماشین شدم و تا همین جا رانندگی کردم همین الان رسیدم بلیط گیرم نیومد که با هواپیما سریع بیام!… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۲۵ و ۲۶ سریال ترکی حیاط
اجم را به بیمارستان منتقل کردن و دنیز از اتفاقی که واسه دخترش افتاده حسابی نگرانه و دیوونه شده. او میره سراغ مروه و میبرنتش همونجایی که اجم افتاد پایین و از نرده آویزونش میکنه او ازش میخواد تا ولش کنه و میگه به خدا من کاری نکردم! کار من نبود! همه اونجا جمع شدن و آزرا سعی میکنه با حرفاش آرومش کنه… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۲۳ و ۲۴ سریال ترکی حیاط
قدرت رفته سراغ اجم و با تهدید ازش میپرسه که چیزی اون شب دیده یا نه؟ اجم با ترس میگه من چیزی ندیدم قدرت ازش میپرسه به کسی چیزی گفته یا نه؟ اون میگه نه سپس او را تهدیدش میکنه که اگه به کسی چیزی بگه براش دردسر میشه هم برای خودش هم برای مادرش به خطر میافتن!… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۲۱ و ۲۲ سریال ترکی حیاط
اجم تو یه فرصت مناسب موفق میشه از خونه آلپ فرار کنه او خودشو به جاده جنگلی میرسونه که چند تا ماشین رد میشن اما سوارش نمیکنند. اجم از دور ماشین آلپ را میبینه که حسابی میترسه و ماشینی که از اونجا رد میشه را جلوشو میگیره اون مرد اجم را سوار میکنه و بهش میگه… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۲۰ سریال ترکی حیاط
سه نفر از معتادهای زندان طبق گفته قدرت که بهشون گفته بود خودتون برین دنبال مواد رفتن سراغ دودو. وقتی تنها گیرش میارن و ازش میخوان تا بگه مواد قدرت کجاست او میگه نمیدونم و دست من نیست اما آنها باور نمیکنند و او را با خودشون میبرن تو یخچال انباری میزارن و درو روش میبندن… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۹ سریال ترکی حیاط
آلپ اجم را به خانه خودش میبره و اونجا گوشیشو ازش میگیره و اونو اونجا زندانی میکنه تا از اونجا بیرون نره. تو زندان همون زنی که معتاد بود و باعث شد دخترشو ازش بگیرن میخوان منتقلش کنن به کمپ ترک اعتیاد او از آزرا و بقیه خداحافظی میکند همه براش آرزوی سلامتی میکنند که زود خوب بشه.… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۸ سریال ترکی حیاط
آیچا همان زنی که به آزرا تهمت زده بود، آدمای آزرا میرن پیشش و بهش میگن بیا بریم با همدیگه یه قهوه بخوریم و اونو میبرن به سلول آزرا. اونجا بهش یه کاسه پر فلفل مکزیکی میدن تا بخوره و میگن تا تو باشی دیگه به آزرا و کسی دیگهای تهمت نزنی! و وقتی برمیگرده تو بندش قدرت به آدماش میگه.… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۷ سریال ترکی حیاط
آزرا با بچههای گروهش تصمیم گرفته که طبق نقشهای که کشیده به حساب قدرت و آدمهاش برسه. آنها تو یه فرصت در خشکشویی زندان با آنها گلاویز میشن و در آخر دست قدرت میشکنه که گچ میگیرن. مادر اوزلم به زندان اومده و تو اتاق استراحت میره و با همکارها و دوستهای اوزلم سلام و احوالپرسی میکنه… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۶ سریال ترکی حیاط
دودو دنیز را خونی وسط سرویس بهداشتی پیدا میکنه و مامورین دنیز را به درمانگاه زندان منتقل میکنند و حسابی بهش رسیدگی میکنند. ملیس به همراه مراد میره پیش دودو میرن و ازش میپرسن تو از این ماجرا چی میدونی؟ دودو میگه من چیزی نمیدونم وقتی رفتم دنیز رو زمین افتاده بود ملیس میگه یعنی کسی دور و برش نبود؟
قسمت ۱۵ سریال ترکی حیاط
روز ملاقاتی فرا رسیده و دنیز با دخترش ملاقات میکنه که حسابی خوشحال میشه. ملیس به همان زنی که مواد مصرف کرده بود و به تهدید قدرت آزرا را انداخته بود تو انفرادی به خاطر وضعیتش بهش میگن که مجبوریم دخترتو ازت جدا کنیم نمیتونه دیگه پیشت باشه آنها دخترشو از اونجا میبرند که او حسابی با دودو گریه میکنند..… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۴ سریال ترکی حیاط
حشمت بزن بهادر آزرا وقتی فهمیده که یکی از اعضای خودشون رفته الکی به آزرا تهمت زده که موادو از اون گرفته به سمتش میخواد حمله کنه که جلوشو میگیرن. او باهاش دعوا میکنه و میگه کی دیدی ما همچین کاری کنیم؟ کی دیدی آزرا به کسی مواد بده که همچین چیزی رفتی گفتی؟ و حسابی باهاش دعوا میکنه..… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۳ سریال ترکی حیاط
موقع خوردن غذا تو سالن غذاخوری دنیز وقتی چشمش به قدرت میافته میره روبروش وایمیسته و بهش میگه چرا غذاتو نمیخوری بخور دیگه! قدرت بهش تذکر میده که سر به سرش نذاره و از اونجا بره دنیز میگه نمیخوام برم دوست دارم همین جا وایسم سپس مامور زندان وقتی احتمال میده که درگیری پیش بیاد میره سراغ دنیز.… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۲ سریال ترکی حیاط
تو اخبار خبر مرگ مردیو میدن تو ساحل که آزرا با شنیدن اسمش میفهمه پدرش بوده. مراد تو زندان میره پیش دنیز و بهش میگه با درخواستت موافقت شده به زودی منتقل میشی او تشکر میکنه. آزرا میره پیشش و ازش تشکر میکنه و میگه تو اگه بهم کمک نمیکردی معلوم نبود الان زنده بودم یا نه او میگه هرکی به جزء من بود همین کارو میکرد..… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۱ سریال ترکی حیاط
آلپ پسر قدرت به اجم زنگ میزنه و ازش میخواد بره پیشش اما او میگه نمیتونم با پدرم قهرم باهاش حرف نمیزنم که اجازه بگیرم او میگه خوب اجازه نگیر خبرم نده بیا بیرون بالاخره تو هم بزرگ شدی دیگه هاکان به اتاق اجم میره و ازش معذرت میخواد و میگه که میدونم بزرگ شدی..… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۰ سریال ترکی حیاط
قدرت به خاطر اینکه دنیز تو اتوشویی به حرفش گوش نداد به هم ریخته و با اومدن افرادش بهشون میگه که به آدمای اونجا بگن خلوت کنن اونجارو. سپس آزرا را به زور میارن اونجا و دستشو میزارن رو میز اتو پرس سپس به دنیز میگه که صفحه اتو رو بخوابون این یه درس عبرت باشه واست..… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۹ سریال ترکی حیاط
به دنیز خبر میدن که زمان دادگاهش فرا رسیده و به تمام کسانی که تو اون روز جنایت با دنیز روبرو شده بودن را هم میگن که باید برای دادگاه بیان. آزرا داوطلبانه ازشون میخواد تا اونم باهاشون بره. اجم وقتی خبردار میشه به پدرش میگه که منم میخوام بیام و منتظر روز دادگاه میمونن. موعد دادگاه فرا رسیده..… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۷ و ۸ سریال ترکی حیاط
رئیس زندان به همراه بازپرس و تمام مامورین زندان میرن تو حیاط زندان پیش زندانیها اونجا بازپرس از اوزلم تشکر میکنه بابت نظمی که تو دوران نبود نهال به زندان داده که او خوشحال میشه سپس بازپرس میخواد جانشین نهال را اعلام کنه که اوزلم فکر میکنه اونو میخواد بگه اما وقتی سرن خانوم را به عنوان رئیس زندان انتخاب میکنه..… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۶ سریال ترکی حیاط
قدرت به یکی از آدماش یه دستبند میده او جا میخوره و میگه این چیه؟ قدرت بهش میگه دستبند نهال خانومه ببر تو اتاق اون زنه دنیز دمیر قایم کن او جا میخوره و دلیلشو میپرسه که قدرت بهش میگه وقت تسویه حسابه باید خوبی که در حقش کردم در حقم بکنه اگه نکنه اون موقع ما گزارش میدیم بهتره از الان بمبو بکاریم..… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۵ سریال ترکی حیاط
اوزلم دستور میده که وکیل دنیز اومده میخواد ببینتش ببرینش بعدشم آزادش کنین مأمور بهش میگه واقعا؟ او تأیید میکنه. وکیل با دنیز حرف میزنه و میگه من میخوام کمکت کنم پس نباید چیزیو ازم مخفی کنی هرچی که باید بدونم بگو بهم او میگه چیزی نیست که ندونی!.… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۴ سریال ترکی حیاط
دنیز را به اتاق بازجویی بردن و ازش میپرسند که چه جوری اون بلا را سر نهال آورده و دلیلش چی بوده؟ دنیز بهش میگه چرا باور نمیکنین میگم من هیچ کاری نکردم! کار من نبوده! نهال خانم خودش به هوش بیاد همه چیزو میگه. همون موقع از بیمارستان به اوزلم زنگ میزنند.… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۳ سریال ترکی حیاط
قدرت از انفرادی پیش بقیه رفته که موقع خوردن صبحانه تو سلف همه نشستن و قدرت از دنیز میخواد تا واسش چای بریزه. دنیز چای میریزه اما قدرت بهش میگه که خیلی پررنگه بره عوض کنه دنیز یاد برخورد هاکان شوهرش باهاش میفته که مدام سرش غر میزد و از چای ریختنشم ایراد میگرفت..… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۲ سریال ترکی حیاط
آذرا قلدر زندان با دنیز صحبت میکنه و بهش میگه که باید با یه نفر به اسم جمال ملاقات کنی اون بهت سیم کارت میده میگیری و برای من میاری مراقب باش نباید نگهبانهای زندان بفهمند، دنیز حسابی استرس داره که آزرا و افراد گروهش باهاش حرف میزنن و اونو آروم میکنند که نگران نباشه..… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱ سریال ترکی حیاط
دنیز با شوهرش هاکان دعواش میشه و میخواد بره از خونه که هاکان اسلحه برمیداره و میخواد جلوشو بگیره که دنیز میخواد جلوشو بگیره که تیر شلیک میشه و هاکان زخمی میشه و میره تو بخش مراقبت های ویژه و وضعیت خوبی نداره از طرفی دنیز هم راهی زندان میشه.… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.