معنی %D9%85%DA%A9%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%87
انگلیسی به فارسی
راتن 85 فیلتر نارنجی
Da
نامی فرانسوی در شرق آفریقا برای کنف
auto da fe
(fe da autos pl) رای دادگاه (در مورد سوزاندن شخص مرتد در ملائ عام)
حل جدول
استاتین
سوره 85 قرآن کریم
بروج
کارگردان سریال قتل در ساختمان 85
فخیم زاده
عنصر شماره 84
پولونیم
شهری در 85 کیلومتری شرق شهر اصفهان به سوی نایین
هرند
واژه پیشنهادی
آلمانی به فارسی
بعد از, پس از, از وقتی که , چون که , نظر باینکه , ازاینرو, چون , از انجایی که.
انجا, درانجا, به انجا, بدانجا, در این جا, دراین موضوع , انجا, ان مکان.
سپس , پس (از ان) , بعد, انگاه , دران هنگام , در انوقت , انوقتی , متعلق بان زمان.
ایتالیایی به فارسی
قطع , خاموش , ملغی , پرت , دور.
سوئدی به فارسی
انجام دادن، کردن، بجا اوردن، اجرا کردن، بازی کردن، نمایش دادن، ایفاکردن،