معنی یو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

یو. (عدد، ص، اِ) واحد و یک. (ناظم الاطباء). یک را گویند و به عربی واحد خوانند. (برهان) (آنندراج). یک عدد را گویند. (فرهنگ جهانگیری).

یو. [ی ُوْ] (اِ) یوغ. (ناظم الاطباء) (از یادداشت مؤلف). و رجوع به یوغ شود.

حل جدول

ازاقمارمشتری، ضمیر بیگانه، قمر برجیس، ضمیرخارجی

قمر برجیس

از اقمار سیاره مشتری

ضمیر بیگانه

از اقمار مشتری، ضمیر بیگانه، قمر برجیس، ضمیر خارجی

فرهنگ فارسی هوشیار

انگلیسی کاج سوزنی از گیاهان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر