مترادف و متضاد زدودن

زدودن

زدودن

  • ستردن، پاک کردن، محو کردن، جلادادن، صیقل‌دادن، ازاله، زدایش، محو

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
امتیاز شما به نتایج جستجوی زدودن در سایت جدول یاب:
معنی این واژه در بانک های دیگر
  • زدودن (فرهنگ معین): پاک کردن، صیقل دادن. [خوانش: (زُ دَ) (مص م.)]
  • زدودن‌ (فارسی به انگلیسی): Blot, Clear, Efface, Elision, Erase, Expunge, Purge, Rub, Sanitize, Sweep
  • زدودن (لغت نامه دهخدا): زدودن. [زِ / زُ دو دَ] (مص) بمعنی ازاله کردن و پاک ساختن باشد عموماً، چنانکه دل را از غم و آئینه و شمشیر و امثال آن را از زنگ و اعضاء را از چرک و ملک را از فتنه. (برهان) (از ناظم الاطباء). زنگ از چیزی دور کردن و صاف و روشن کردن آئینه و تیغ و غیره... در برهان و جهانگیری به کسر اول و ضم ثانی و در سراج اللغات بکسر اول و ض ...ادامه مطلب...
  • زدودن (فارسی به عربی): تفتیش، مسحه، نظیف، ورطه
  • زدودن (فرهنگ عمید): پاک کردن، پاکیزه ‌ساختن، زداییدن،
    پاک کردن زنگ از فلز،
  • زدودن (حل جدول): ستردن
  • زدودن (واژه پیشنهادی): زدا
  • زدودن (فرهنگ فارسی هوشیار): پاک کردن