معنی کاهو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

کاهو. (اِ) کوک. طبری کهوک، مازندرانی کنونی کهو و کاهیر گیلکی کهو و آن یکی از انواع تیره ٔ کاسنی است. (از حاشیه ٔ برهان چ معین). نام تره ای است که خورند و به عربی خس گویند. (برهان). و آن را کوک نیز گویند و بسیار خوردن آن خواب آورد. (آنندراج). || جنازه عموماً و جنازه ٔ گبران را گویند خصوصاً و آن تابوتی است که مرده را در آن گذارند و بجانب قبر برند. (برهان):
ببردند بسیار کاهو و تخت
نهادند بر تخت دیبا و رخت.
فردوسی.
رجوع به کاهو کب شود.

کاهو. (اِخ) دهی است از بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد که سکنه ٔ آن 2242 تن، آب آن از رودخانه و محصول عمده اش غله و بنشن و میوه و ابریشم است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).

فرهنگ معین

(اِ.) گیاهی از تیره مرکبان با برگهای سبز و درشت قابل خوردن.

فرهنگ عمید

گیاهی یک‌ساله با برگ‌های سبز و پهن که به‌صورت خام خورده می‌شود،

حل جدول

بادر

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) گیاهی است از تیره مرکبان که یکساله است ولی دارای برخی انواع دو ساله و پایا نیز میباشد. در ساقه و برگ این گیاه شیرابه سفید رنگی جریان دارد. انواع خود روی آن در مناطق معتدله کره زمین بفراوانی میروید ولی بعلت کشت های متوالی این گیاه بمنظور استفاده از تغذیه برگها و ساقه آن نژاد های متعددی بدست آورده اند. شیرابه کاهو پس از خروج تدریجا برنگ زرد و قهوه یی در میاید. در شیرابه گیاه مزبور بمقدار کم کائوچو و مقدار بسیار کمی نیز هیوسیامین موجود است. شیرابه مستخرج از انساج کاهو پس از سفت شدن در پزشکی بنام کتو کاریم موسوم میشود که سابقا آنرا بعنوان یک خواب آور ضعیف و مسکن سرفه و کاهنده تحریکات عصبی توصیه میکردند و بعوه مصرف آن در رفع سین منی و روماتیسم نیز توصیه شده است. از تبخیر شیرابه حاصل از انساج کاهو نیز عصاره ای بنام تریداس حاصل میگردد که اثر مسکن و خواب آور دارد. کاهوی معمولی که یکی از نژاد های تربیت شده کاهو است بوسیله بذر زیاد میشود و دارای اقسام مختلف است از قبیل کاهوی پیچ کاهوی تابستانه و کاهوی زمستانه خس کاهوی معمولی. یا کاهوی پیچ. یکی از گونه های کاهو که برگها یش حول ساقه می پیچند و از انواع مرغوب کاهو میباشد. یا کاهوی خرگوش. کاهوی وحشی یا کاهوی در یایی. یگی از گونه های آلگهای سبز که از تیره ولواسه میباشد. این گیاه آبزی است و برخی گونه هایش در آب شیرین و برخی در آب دریا میزیند. وجه تسمیه این آلگ بدان جهت است که برگها یش شبی کاهو دارد و نیز و مانند کاهو در ساد یا در اغذیه پخته خورده میشود خس بحری. یا کاهوی فرنگی یکی از گونه های کاهو که شبیه کاهوی پیچ ولی دارای ساقه های کوتاه است و برگها یش سبز مایل بسفید است. شکل بوته کاهوی فرنگی شبیه کلم برگها ی کوچک و کروی است. توضیح } کاهوی فرنگی { در عهد ناصر الدین شاه قاجار (نیمه دوم قرن. 13 ه. ) وارد ایران شد و متداول گردید (الماثر و اثار) یا کاهوی وحشی. یا کاهوی معمولی. گونه خود روی کاهو خس الزیت کاهوی خود رو کاهوی خرگوش.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر