معنی مانتو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مانتو. [ت ُ] (فرانسوی، اِ) جامه ٔ گشادی که روی لباسهای دیگر پوشند (زن و مرد). (فرهنگ فارسی معین).

مانتو. (اِخ) به ایتالیائی «مانتوا» شهری است به ایتالیا در «لومباردی » که در میان سه دریاچه ای که بوسیله ٔ رود «مینسیو» بوجود آمده قرار گرفته شده است. این شهر 65400 تن سکنه و ساختمانهائی از آثار کهن دارد و مرکز تجارت و صنایع است. این شهر در سال 1797م. بوسیله ٔ بناپارت اشغال گردید. (از لاروس).

فرهنگ معین

(تُ) [فر.] (اِ.) لباس گشادی که روی لباس های دیگر پوشیده می شود، روپوش.

فرهنگ عمید

نوعی بالاپوش گشاد، بارانی،
لباسی مخصوص خانم‌ها که بر روی لباس‌های دیگر پوشیده می‌شود،

حل جدول

روپوش

فرهنگ فارسی هوشیار

جامه گشادی که روی لباس های دیگر پوشند، شنل، بارانی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر