معنی ترانزیت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ترانزیت. [تْرا / ت ِ] (فرانسوی، اِ) مأخوذ از لاتینی، بمعنی عبور کالا از کشوری به کشور دیگر بدون پرداخت حقوق عبور. صاحب فرهنگ نظام آرد: عبور مال التجاره ازمملکتی برای مملکت دیگر، مثال: دولت روس برای مال التجاره ٔ ایران در مملکت خود ترانزیت قبول کرده است.

فرهنگ معین

عبور کالا از کشوری به کشور دیگر بدون پرداخت گمرگ، بخشی از جابه جایی مسافر و کالا بین مبدأ و مقصد که مستلزم عبور از کشور ثالث باشد، گذری. (فره). [خوانش: (تِ) [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

(اقتصاد) عبور کالا از کشوری به کشور دیگر بدون پرداخت حق گمرک و مالیات،
عبور شخصی از کشوری با وسیلۀ نقلیه بدون توقف در آن،
(صفت) [عامیانه، مجاز] ویژگی وسیلۀ نقلیه‌ای که برای رسیدن به کشوری حق عبور کردن از یک کشور دیگر را دارد،

حل جدول

حق العبور

حق عبور

فرهنگ فارسی هوشیار

عبور کالا از کشوری به کشور دیگر بدون پرداخت حق عبور

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر