معنی فرار‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Defection, Desertion, Elusion, Elusive, Escape, Flight, Fugitive, Getaway, Runaway, Scamper, Slippery, Volatile

فارسی به ترکی

kaçış, firar

فارسی به عربی

ارتداد، انفصالی، رجل، ضوء، قلق، مراوغ، مهرب، هروب

فارسی به ایتالیایی

evasione

fuga

فارسی به آلمانی

Anstecken, Beleuchten, Erhellen, Leicht, Licht (n), Schein (m)

پیشنهادات کاربران

یکی از رمان‌های محمدرضا نظری دارکولی، نویسنده و منتقد ادبی ایرانی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر