معنی رای‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Award, Decision, Opinion, Polling, Suffrage, Suggestion, View, Voice, Vote

فارسی به ترکی

oy

فارسی به عربی

استطلاع الرای، تصویه، تقدیر، جائزه، جمله، حکم، رای، صوت، قرار

فارسی به آلمانی

Abstimmen, Abstimmung (f), Stimmabgabe (f), Stimme (f), Stimmen, Meinung [noun], Satz (m), Urteil (n), Verurteilen, Verurteilung (f)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر