معنی برگزیدن‬ به انگلیسی و سایر زبان ها

فارسی به انگلیسی

Appoint, Choose, Constitute, Cull, Excerpt, Make, Mark, Opt, Pick, Select, Single, Take, Tap

فارسی به ترکی

seçmek

فارسی به عربی

اختر، اختیار، فرد، فضل، مرشح، منتخب

فارسی به آلمانی

Einfach, Einzel, Einzeln, Einzelne, Einzelner, Einzig, Ledig

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر